جدول جو
جدول جو

معنی رمضان آباد - جستجوی لغت در جدول جو

رمضان آباد
(رَ مَ)
دهی است از دهستان میربیگ از بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع در 34هزارگزی شمال باختری نورآباد و 15هزارگزی راه خرم آباد به کرمانشاه. در دامنۀ کوه واقع شده و آب و هوایی سرد و مالاریایی دارد. دارای 120 تن سکنه است. آب آن از چشمۀ رمضان آباد و رود کرکین آباد تأمین می شود. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی است و زنان به چادربافی و جل بافی اشتغال دارند. راه آن مالرو و محصول عمده اش غلات، لبنیات و پشم است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فَ مَ)
دهی است از دهستان یوسف آباد پائین ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در سه هزارگزی جنوب طیبات سر راه اتومبیل رو طیبات به کرات. ناحیه ای است جلگه ای، معتدل و دارای 696 تن سکنه. از قنات مشروب می شود. محصولاتش غلات، پنبه و زیره است. اهالی به کشاورزی، مالداری و قالیچه بافی گذران میکنند. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از بخش بهشهر شهرستان ساری است با 430 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود و محصول عمده آنجا برنج و غلات و مرکبات و صیفی و پنبه و ابریشم و صنایع دستی زنان آنجا کرباس بافی وراه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد واقع در 8 هزارگزی جنوب باختری سردشت و 6 هزار و پانصد گزی راه شوسۀ سردشت به مهاباد، با 255 تن سکنه. آب آن از رود خانه سردشت و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
رحمن آباد. دهی از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. سکنۀ آن 600 تن. آب آن از چشمه و سرآب حمام. محصولات عمده آن غلات و لبنیات و پشم. صنایع دستی زنان قالی بافی و سیاه چادربافی. ساکنان از طایفۀ یحیی بیگی بوده در زمستان قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(مَ کَ)
دهی است از دهستان بیرون بشم بخش کلاردشت شهرستان نوشهر. در 28هزارگزی جنوب چالوس و 1هزارگزی غربی راه چالوس به تهران بر سر دوراهی کلاردشت در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع و دارای 120 تن سکنه و آبش از چشمه و نهر توار کوه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ قَ)
دهی است از دهستان شهرنو بالا ولایت باخرز طیبات شهرستان مشهد واقع در 42هزارگزی شمال غربی طیبات، در جلگه معتدل واقع و دارای 121 تن سکنه است. آبش از قنات و محصولش غلات و بنشن. شغل مردمش زراعت گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ)
دهی است از دهستان آتابای بخش مرکزی. شهرستان گنبد قابوس. در ده هزارگزی شرق گنبد و 2 هزارگزی راه مینودشت، در دشت معتدل هوائی واقع و دارای یکصد تن سکنه است. آبش از چاه و محصولش غلات و حبوبات و صیفی و شغل مردمش زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(هَُ بَ)
دهی است از بخش سلماس شهرستان خوی که 610 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و کاردستی مردم جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی است از دهستان مشک آباد بخش فرمهین شهرستان اراک، واقع در 54 هزارگزی جنوب خاوری فرمهین و 20 هزارگزی اراک. کوهستانی و سردسیر است و 1205 تن سکنه دارد. آب آن از قنات تأمین میشود و محصولش غلات و بنشن و انگورو میوه و چغندرقند و شغل مردم کشاورزی و گله داری و قالیبافی است. مزرعۀ گنداب جزء این ده است و آثار بناهای قدیمی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
دهی از دهستان ماهیدشت بالا است که در بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه واقع است و 230 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود، واقع در 16هزارگزی جنوب خاوری قلعه نو، با 151 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران، واقع در 2 هزارگزی باختری راه شوسۀ قم به تهران با 93 تن جمعیت، آب آن از قنات راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است ازدهستان للک بخش مرکزی شهرستان گرگان، واقع در 24 هزارگزی خاور گرگان با 445 تن سکنه، آب آن از رودخانه و قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا